یزدفردا: انتشار خاطرات یک بانوی دامپزشک با نام «غازها گاز می‌گیرند!» در شیراز به چاپ چهارم رسید.

به گزارش یزدفردا: دکتر فریبا مکارمی که این اثر را در انتشارات تخت‌جمشید به زیور طبع آراسته کرد؛ در سال ۱۳۶۱ از دانشکده دامپزشکی دانشگاه شیراز موفق به دریافت دکترای دامپزشکی شده است و پس از آن به مدت ۲۸ سال در مراکز مختلف استان فارس فعالیت کرد.

او می گوید: در سال ۱۳۹۰ و هم‌زمان با بازنشستگی، فرصتی حاصل شد تا خاطرات دوران کاری‌ام را در قالب داستان‌هایی کوتاه در مجموعه‌ای به نام «غازها گاز می‌گیرند» منتشر کنم.

چاپ اول این کتاب با ۱۳ خاطره در سال ۱۳۹۲ منتشر شد. رویکرد همکاران، تشویق و نظراتِ خوانندگانِ عزیز و استقبال خوب از چاپ اول کتاب، مرا بر آن داشت که با اضافه کردن پنج خاطره جالب و جذاب دیگر، مجدداً آن را در سال ۱۳۹۵ با ۱۸ خاطره منتشر کنم. در سال ۱۳۹۸ موفق به چاپ سوم کتاب با ۲۰ خاطره شدم و در سال ۱۴۰۴، کتاب به چاپ چهارم رسید.

فهرست خاطرات شامل عناوین شیرِ ماده الاغ، ‬ بابافانی مرغدارِ نمونه، شتر‏های خلا‏فکار، ‬ عشق مادری، ‬ گاوی در گاوداری نبود!، ‬ گربه‏ ملوس یا خواهر‏زن، ‬ مکارم ‏خو‏‏ش‏آمد، ‬ بزِ سیاه، ‬ زنی که با گاوها حرف می‌زد، ‬ چه پزشک خِبره‏ا‏ی!،‬ تصادفی که جغد را ‏شوم کرد!، ‬ غازها ‏گاز ‏می‌گیرند، ‬ چوپانکِ سِسبو زد، ‬ پرستوها باز هم‏ لانه می‏سازند ‬ و‬ وفای ‏سگ‬ است.

در مقدمه این کتاب می‌خوانیم: ‬ در اواخرِ سالِ ۱۳۶۱ هنوز از پایان‏‌نامه‏ دکترای دامپزشکی‏‌ام دفاع نکرده بودم که به علت اشتیاق وافر به خدمت به عنوان مسئول فنی آزمایشگاه میکروبیولوژیِ در بخش صنایع غذاییِ مجتمع صنعتی گوشت فارس استخدام شدم و به مدت ۵ سال تا پایان سال ۱۳۶۵ در آنجا مشغول کار بودم. در تیرماه سال ۱۳۶۶ در اداره‏ دامپزشکی شهرستان زرقان به عنوانِ کارشناس سل و بروسلوز، استخدام شدم در این اداره با پنج نفر از تکنسین‏‌های دامپزشکی همکار بودم. هم‏زمان یک روز در هفته مأمور اداره دامپزشکی در سازمان صداوسیمای مرکز فارس بودم و در ضبط برنامه‏‌های «صدای روستا» همکاری داشتم. برای ضبط این برنامه‏‌ها به شهرستان‏‌های استان فارس مسافرت می‏‌کردیم. بیشترین خاطرات کاری‏‌ام مربوط به همین دوره است. تا سال ۱۳۷۰ در اداره دامپزشکی زرقان خدمت کردم.

در سال‏‌های ۱۳۷۱ به مدت دو سال مسئولیت فنی داروخانه دامپزشکی در شیراز را به عهده داشتم و هم‏زمان به طور نیمه‏‌وقت با دانشگاهِ آزاد اسلامی واحد ارسنجان همکاری می‌کردم که بعدها به علت علاقه‏‌ام به تدریس به طور تمام‌وقت به مدت ۲۰ سال تا زمان بازنشستگی‏‌ام با این دانشگاه همکاری کردم. در سال ۱۳۹۰ با درخواست شخصی بازنشسته شدم. خاطراتی را که مطالعه می‏‬ نمایید طی ۲۸ سال خدمت برایم حاصل شده است.

پس از بازنشستگی‏ تصمیم به چاپ خاطرات کاری‌ام گرفتم. پس از انتشار این کتاب، بارها دعوت به رونمایی اثرم در دانشکده‏‌های دامپزشکی شیراز و کازرون شدم. در سال ۱۳۹۲ این کتاب از طرف وزارت آموزش‌وپرورش به عنوان کتاب برتر به معلم‏‌ها برای مطالعه پیشنهاد شد.

در سال ۱۴۰۰ با خوانش نویسنده به صورت کتاب صوتی درآمد. اثری را که پیش‌رو دارید، قصه نیست بلکه اتفاقاتی است که با کمال صداقت و امانت‏داری نوشته شده، فقط نام اشخاص تغییر یافته است.

چاپ چهارم این کتاب در نوروز ۱۴۰۴ با ۲۰۰ صفحه و در قطع رُقعی توسط انتشارات تخت جمشید شیراز منتشر شد.

  • نویسنده : یزدفردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا